سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفارش تبلیغ
نظر بدهید و کارت شارژ ایرانسل دریافت کنید دوشنبه 87/10/30 ساعت 12:59 صبح

نظر بدهید و کارت شارژ ایرانسل دریافت کنید

سلام

طبق قولی که داده بودم دوستان می توانند با قرار دادن نظرات خود در این پست که موضوعش ازدواج در عصر تکنولوژی است در قرعه کشی ما شرکت کنند که ما به 5 نفر از کسانی که نظر خودشون را درج کرده باشند به قید قرعه 5 عدد کارت شارژ ایرانسل هدیه می دهیم.

پس شما باید پس از قرار دادن مطالب 3 کارشناس محترم که بنده افتخار دوستی و آشنایی با آنها را دارم در روز سه شنبه(قول دادن که مطالبشون را تا فردا به من تحویل بدهند)نظرات خود را ارسال کنید تا بتوانید در قرعه کشی شرکت کنید.(البته چون فضا مجازی است ما هر ایمیل را به عنوان یک فرد شرکت کننده می شناسم و مهم نیست که یک نفر با چند ایمیل نظر بدهد تنها مهم این است که ایمیلها حقیقی باشه تا ما بتوانیم هدیه را به همان آدرس الکترونیکی ارسال کنیم.)

اما کارشناسان

1-آقای سید ابراهیم حیدری کارشناس مسائل دینی با 8 سال سابقه مشاوره در زمینه مسایل خانواده و ازدواج

2-آقای محسن تهرانی روانشناس

3-آقای روح الله ملکی کارشناس دینی و متخصص در مدیریت فرهنگی

موضوع بحث

همه ما می دانیم که امروز  در دنیایی زندگی می کنیم که با پیشرفت علم و تکنولوژی و به وجود آمدن ابزاری همچون تلفن ماهواره اینترنت و...دنیا به یک دهکده جهانی تبدیل شده که با استفاده از این وسایل ما خیلی راحت تر می توانیم در ارتباط و تعامل باشیم.

به همین علت سوالی که امروزه برای بسیاری از جوانان مطرح است اینه که آیا می توان از این ابزار و سایل مانند اینترنت و چت در انتخاب همسر استفاده کرد؟

اگر کسی به شما بگوید که من همسرم را از چت انتخاب و پیدا کردم شما چه عکس العملی نشان می دهید؟

سوالی که کارشناسان به آن می پردازند این است که ازدواج سنتی چیست و آیا می توان در ازدواج سنتی از وسایلی همچون اینترنت و چت استفاده کرد یا نه؟

جواب از سید ابراهیم حیدری(کارشناس مسائل دینی)

ازدواج یک اتفاق مهم و حساس و کلیدی در طول زندگی می باشد که می تواند  مسیر زندگی را تغییر دهد مانند انتخاب شغل یا رشته تحصیلی اما به مراتب مهم تر و تاثیر آن بیشتر است.

امر به این مهمی باید به صورت صحیح آغاز شود تا پایان و نتیجه صحیح و خوبی داشته باشد.

امروزه راههای زیادی برای آشنایی و انتخاب مطرح است.یکی از بهترین و مطمئن ترین روشها همان ازدواج سنتی می باشد.ازدواج سنتی ازدواجی است که طرفین بدون داشتن رابطه عاشقانه قبلی (از نوع امروزی)و با درجریان قرار دادن خانواده ها و استفاده از نظرات آنان ولی با تصمیم طرفین (زوج)و انتخاب نهایی آنان صورت بگیرد.

گاهی پدر و مادرها و کلا بزرگترها خود تصمیم گرفته و بدون در نظر گرفتن طرفین(ازدواج متحجرانه) و گاهی هم طرفین (دختر و پسر)بدون در جریان قرار دادن بزرگترها و بدون استفاده از نظرات و راهنمایی های آنها تصمیم می گیرند(ازدواج فوق متحجرانه مدرنیته)که هر دو ازدواج آفتهای خاص خود را دارد که در مجال بعدی بحث و بررسی می کنیم

یک طلبه با عبای مشکی:خوب هر چند جناب آقای حیدری جواب بخش دوم از سوال ما که در مورد ازدواج انترنتی بود را ندادند اما تا همین جا هم از ایشون تشکر می کنیم البته به نظر ازدواج اینترنتی را ایشون فوق متحجرانه از نوع مدرنیته بداند که امیدوارم در پست بعدی جواب بدهند.

نظر شما چیه؟نظر بدهید و هدیه دریافت کنید.

نظر جناب آقای ملکی را هم حتما برای شما قرار خواهیم داد.منتظر باشید.........


: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

مناظره شنبه 87/10/28 ساعت 12:5 صبح

"گریه بر امام حسین ـ علیه السّلام ـ موجب گناه؟!!(حتما مطالعه کنید)

مناظره سلطان الواعظین با دانشمند سنی

مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کتاب گرانقدر شبهای پیشاور مینویسد:  

یکی از دانشمندان اهل سنّت از من پرسید: «آخوند ملا محمد باقر مجلسی اصفهانی، که از علمای بزرگ شماست. در بسیاری از مجلدات «بحارالانوار» نقلیّاتی دارد که اصلاً با عقل جور در نمیآید؛ مثلاً از رسول خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ نقل میکند که فرمود: «حُبُّ عَلّیٍ حَسَنَهٌ لا یَضُرُّ مَعَها سَیِّئَهٌ» یعنی دوستی با علی ـ علیهالسّلام ـ حسنهای است که هیچ گناهی به او ضرر نمیرساند و یا در جای دیگر از رسول خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ نقل میکند که آن حضرت فرمود: «مَن‎ْ بَکی عَلیَ الحُسَیْنِ وَ جَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ» و از این قبیل اخبار در کتب شیعه بسیار دیده میشود و این احادیث سبب تولید فساد در امت است و لذا همین اخبار موجب جسارت شیعیان و لاابالی گری آنها در معاصی میشود که هر نوع معصیتی را مرتکب شوند به امید اینکه چون علی ـ علیهالسّلام ـ را دوست میدارند از آن معاصی ضرری نخواهند دید و یا به خیال آنکه یک قطره اشک بر امام حسین ـ علیهالسّلام ـ گناهان ما را پاک میکند و وارد بهشت میشویم؛

آیا این قبیل احادیث اثری جز شیوع فحشا و فساد دارد؟ چنانچه ما جماعت بسیاری از شیعیان را میشناسیم که در تمام دوره سال غرق در معاصی هستند و فقط ایام عاشورا را مشغول عزاداری میشوند و میگویند «این ده روز که تمام شد در اثر عزاداری از گناه بیرون میآییم و مانند روزی که از مادر متولد شدیم پاک میشویم!»

مرحوم سلطان الواعظین: شما بفرمائید برادران اهل تسنّن که معتقداتشان بمناسبت راهنمایی امثال شما!! بر خلاف این احادیث است چرا غرق در فحشا و منکر بوده، بلکه متجاهر در معاصی میباشند؟

در اکثر بلاد اهل تسنن و شهرهای مهم آنها مانند: ترکیه، مصر، اسکندریه، شام،‌ بیت المقدس، بیروت، عمان، حلب، بغداد، بصره و خلاصه اکثر قریب به اتفاق بلاد سنّی نشین، وجود فحشاء و منکرات به مراتب بیشتر از بلاد اهل تشیّع است؛ بعلاوه اینکه میل به فساد و فحشاء، اکنون عادت اهل تسنّن شده و کوچهها و خیابانهای آنها پر است از قمار بازی و شرب مسکرات و فاحشه خانههای رسمی و.... که از بیان آنها شرم دارم.

اتفاقاً فتاوا و دستورالعملهای امامان و فقهای اهل تسنّن از قبیل حکم به طهارت سگ و حلال دانستن خوردن گوشت آن و طاهر شمردن منی و مسکرات و عرق جنب و حلال دانستن مقاربت با محارم بوسیله حریر و لفّافه‌ای که به قضیب خود می‌بندد و امثال اینها موجب شده که لاابالی گری و میل به منهیات در بین اهل تسنن بوجود آید.

و امّا در مورد روایاتی که نقل کردید باید بگویم که امام احمد بن حنبل در «مسند» و خطیب خوارزمی در آخر فصل ششم «مناقب» و سلیمان قندوزی حنفی در باب 42 «ینابیع الموّده» و محمد بن یوسف گنجی شافعی در «کفایه الطالب» و بسیاری دیگر از علماء شما از انس بن مالک و معاذ بن جبل از رسول اکرم ـ صلیالله علیه و آله ـ روایت کردهاند که فرمود: «حُبُّ عَلیّ حَسَنَه لا یَضُرُّ مَعَها سَیِّئَهٌ وَ بُغْضُ علیِّ سَیِّئهٌ لا تَنْفَعُ مَعَها حَسَنَهُ» و نیز امام احمد بن عبدالله طبری شافعی در «ذخائر العقبی» ابن حجر نقلاً از ملا سلیمان بلخی حنفی در ص246 «ینابیع الموده» و بسیاری دیگر از علماء شما از نسائی از ابن عباس آوردهاند که رسول اکرم ـ صلیالله علیه و آله ـ فرمود:‌«حُبُّ علیّ بن ابیطالب یَأکُلُ الذُّنوبَ کَما تَأکُلُ النّارُ الحَطَبَ». و در مورد خبر مربوط به امام حسین ـ علیهالسّلام ـ در اخبار معتبره فریقین از امّ المؤمنین عایشه و جابر و انس و دیگران رسیده است که پیغمبر ـ صلیالله علیه و آله ـ فرمود: «مَنْ زارَ الحُسَیْنَ بِکَرْبَلاء عارِفاً بِحَقّهِِ وَجَبَتْ لَهُ الْجنَّهُ» ونیز میفرماید: «مَنْ بَکی عَلیَ الْحُسیْنِ عارِفاً بِحَقَّهِ وَ جَبَتْ لَهُ الجنَّهُ».

دانشمند سنّی به علامت تصدیق سر خود را پایین انداخت.

شما چه نظری دارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

مسابقه چهارشنبه 87/10/25 ساعت 11:15 عصر
سلام
بزودی در این قسمت یک مسابقه برگزار می شود

: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

آتیش زدیم به مالمون جمعه 87/10/6 ساعت 3:4 صبح

راستی دوست دارم بعد از عاشورا تو وبلاگم یک مسابقه کوتاه و مفید قرار بدم البته دعا کنید تا اون موقع بانیش هم پیدا کنم برای جایزه و گرنه باید از جیب مبارک خرج کنم از دوستان تقاضا دارم چون خودم هنوز راجع به موضوعش فکر نکردم  اگه موضوع به درد بخور داشتند حتما پیشنهاد بدن که هم یک چیزی یاد گرفته باشند و هم اگه خدا خواست جایزه ای به رسم یاد بود دشت کرده باشند

یا علی و خدا حافظ


: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

نیاز من و تو چیه؟؟؟ جمعه 87/10/6 ساعت 2:58 صبح

تا حالا فکر کردی که نیازت چیه؟

سلام

این آخرین پست من قبل از ماه محرم الحرامه.ان شاءالله به شرط حیات بعد از ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در خدمت دوستانم.جواب ایمیلها رو هم دادم اگه کسی بعد از روز شنبه ایمیلی بفرسته شرمنده باید تا بعد از عاشورا صبر کنه.

اما مسئله ایی که انسان از ابتدای ورودش به دنیای خاکی با آن دست و پنجه نرم می کنه مسئله نیازه

بعضی از نیازها عمومی و فراگیره و بعضی هم بستگی به شرایط زمانی و مکانی داره

اینکه فکر کنیم با پیشرفت علم و تکنولوژی روزی خواهد رسید که انسان نیاز نداشته باشه امری کاملا غلطه چرا که به همون اندازه که علم پیشرفت می کنه ما هم وابستگی و نیازمون بیشتر می شه.

پس در نتیجه هر انسان در هر شرایط نیازمنده و نیازش هم به شرایط و موقعیتی که در آن هست بستگی داره.

تنها کسی که نیاز نداره خدا است و بس.بعضی وقتها با این پرسش مواجه می شیم که خدا کجاست؟یعنی ما می خواهیم جایی را برای خدا فرض کنیم در حالی که خدایی که نیاز به جا داشته باشه خدا نیست.ما هستیم که برای مقابله با سرما وگرما ویا شناساندن خودمون نیاز به مکان و زمان هستیم ولی خدا بی نیاز از همه چیز است.

نکته دیگه اینه که آنچه ما رو به تکاپو وادار می کنه باز مسئله نیازه.یعنی کسی که صبح زود به سر کار می ره کسی که به دنبال شغل مناسبه به دنبال وام خوبه(سراغ داشتید ما رو هم خبر کنید.البته ضامن کارمند نخواد)همه به علت احساس نیازه

پس نیاز باعث حرکت و جنب و جوش در انسان می شه و برای همین اگه خواسته باشیم فرد یا افرادی را در جامعه به سمت و سوی مورد نظرمون بکشونیم باید احساس نیاز و انگیزه رو در فرد بوجود بیاریم.

برای مثال نوجوانی که در خونه درس نمی خونه وقتی با سوال پدر و مادر مواجه می شه که چرا درس نمی خونی؟جواب می دم به چه دردی می خوره. این مسئله ناشی از اینه که هنوز نیاز به یادگیری سواد و علم در او بوجود نیامده(پس بهتره به جای دعوا و سرزنش احساس نیاز به علم رو در او زنده کنیم)اما همین که چند سال بعد می خواد جایی استخدام بشه و با مشکلی به نام مدرک مواجه می شه می گه :ای کاش درس خونده بودم(اینجا احساس نیاز بوجود آمده ولی کمی دیره)

در مسائل دینی هم ما باید احساس نیاز رو در دل افراد زنده کنیم تا باعث حرکت شخص به سمت مذهب و دین بشه.

فردی که در زندگی احساس نیاز به خدای بی نیاز نمی کنه چگونه می توان این شخص را در مسیر خدا قرار داد؟

بعضی نیازها نیازمند به ایجاد شدن هستن بر خلاف خوراک و مسکن و پوشاک که شخص خود به خود در زمان گرسنگی و تشنگی و سرما نیاز به خوارک و پوشاک و مسکن پیدا می کنه

پس باید جامعه رو شناخت و آنچه در جامعه باعث پیشرفت و سربلندی می شه همانند دین و علم را باید نیازش رو در دل خودمون زنده کنیم تا به آن سمت حرکت کنیم.

اگر حضرت اباعبدالله (ع) را می بینید که با اصحاب و اهل بیتش حرکت می کنه و به سمت مکه و عراق رهسپار می شه برای اینه که او احساس کرده که جامعه در موقعیتی قرار گرفته که نیاز به امر به معروف و نهی از منکر داره.برای همین به خوبی نیاز جامعه رو تشخیص می ده و با جان و دل و با تمام وجود به سوی حل نیاز جامعه می ره

پس ارزش داره که ما نیازهای خود و جامعه رو بشناسم و به اندازه ارزش آن نیاز برای به دست آوردنش تلاش کنیم

بیائیم نیاز به خدا و ارتباط ا اهل بیت رو بیش از پیش در دل خودمون زنده کنیم

بیائیم نیاز جامعه به علم و تکنولژی رو به خوبی لبیک بگیم.

و از همه مهم تر به اندازه ارزش و اهمیت آن نیاز تلاش  و کوشش کنیم

پس نیازهات رو به خوبی بشناس و برای رسیدن به آن تلاش کن

اردتمند:یک طلبه با عبای مشکی


: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

روحانیت؟؟؟ شنبه 87/9/23 ساعت 1:47 عصر

واژه روحانیت

ابتدا لازم است نگاهى به تعریف واژه روحانیت و ویژگى‏هاى آن در اسلام بیندازیم و سپس فرق بین آن و روحانیت در دین مسیح را بیان کنیم. واژه روحانیت به معناى «روح محورى» در برابر «جسم محورى» است. گاهى این اصطلاح به جاى واژه «عالم دین» و یا «دین شناسى» و نظیر آن به کار مى‏رود که چندان رسا نیست، چنانکه برخى از اصطلاحات زمان‏هاى پیشین چون «آخوند» (پیشواى مذهبى یا دانشمند) و «ملا» (درس خوانده) نیز چندان رسا نبود و علاوه بر نداشتن دلالت لازم بر مراد، گاهى با تحقیر و توهین دشمنان دین و روحانیت همراه بود. در فرهنگ قرآن و اهل بیت (ع) در مورد دین شناسان و ادامه دهندگان رسالت پیامبران واژة «عالم» به کار رفته و با القایى چون «وارثان پیامبر»، «جانشینان پیامبر»، «دژهاى اسلام»، «صاحبان فهم عمیق»، «منذران قوم» و به آنان اشاره شده است. اما از نظر اصطلاحى، روحانى یا عالم دینى به معناى «دین شناس و دین دار عصر خویش، الگوى عینى اجراى دین و هادى خود و جامعه و ناظر بر اجراى دین به منظور عروج در رسیدن انسان به کمال نهایى است».

 ویژگى‏هاى روحانیت

ویژگى‏هاى روحانیت عبارت است از: 1. اسلام شناسى 2. زمان شناسى 3. شایستگى براى فهم دین و تبلیغ و تبیین آن، 4. تبلور دین در ظاهر و باطن، 5. صلاحیت براى اجراى دین در عرصه اجتماع، 6. شایستگى براى هدایت و نظارت بر اجراى دین.(1)

 مقایسه روحانیت در اسلام و مسیحیت

بررسى ویژگى‏هاى روحانیت در دین مسیحیت در مى‏یابیم که بین این دو اصطلاح (روحانیت در اسلام با روحانیت در مسیحیت) اختلافات ماهوى متعددى وجود دارد که به هیچ وجه قابل اقتباس از دیگرى نیست:

1. روحانیت در مسیحیت، تنها مقام صاحب اعتبار در مسایل دینى و رابطه و واسطة خدا و انسان به شمار مى‏آید که به نوعى از عصمت و قداست خاصى برخوردار است. کمتر به جنبه عملى و معرفتى اخلاقى و علمى او توجه مى‏شود و به عنوان یک طبقه ممتاز از سایر طبقات شناخته مى‏شود. به خلاف روحانیت شیعه که بر بعد معرفتى و علمى او توأم با بعد اخلاقى و عملى توجه مى‏شود و.(2)

2. مطالعة تاریخ صفویه به روشنى بیانگر این مطلب است که علماى شیعه در برابر مبلغان مسیحى، موضع‏گیرى‏هاى متعددى داشته و کتاب‏هاى بى‏شمار در جهت مقابله با ترویج عقاید و افکار آنان نگاشته‏اند. بنابراین اثبات چنین مطلبى مشکل مى‏نماید. نتیجه اینکه هر چند استفاده از واژة روحانى دربارة عالمان شیعه رسا نیست اما نگاهى به کارکردها و ویژگى‏هاى روحانیت مبیّن این حقیقت است که روحانیت در اسلام ربطى به روحانیت در مسیحیت نداشته و از صدر اسلام عالمان دینى همواره حضور داشته‏اند.(3)

پى‏نوشت‏

 (1) ر. ک: محمدجواد حیدرى کاشانى، مجموعه امام خمینى و حکومت اسلامى، ج 8، ص 166 561

 (2) ر. ک: مهندس جلال الدین آشتیانى، تحقیق در دین مسیح، ص 904.

 (3) ر. ک: رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوى، ص 103

: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

کی دانشجو است؟ پنج شنبه 87/9/7 ساعت 7:16 عصر

به بهانه روز دانشجو

دانشجوى نمونه و ایده آل از ویژگى‏هاى زیر برخوردار است:

1. نخستین ویژگى یک دانشجوى نمونه، خوب درس خواندن و تلاش جهت ارتقاى علمى است. باید تمام همت خود را صرف تحصیل علم نموده و در پى دانش اندوزى باشد. دانشجوى واقعى لحظه لحظة زندگى‏اش، یک اندوخته علمى را در پى دارد و همیشه به دنبال کسب معرفت است. اگر شخصى در این مسیر گام بر دارد و چنین زندگى‏اى داشته باشد، یک دانشجو است. ولى به هر میزان که در پى اندوختن معرفت و تحصیل دانش باشد و وقت و همّت خود را در این راه صرف کند، به همان میزان از ویژگى دانشجو بودن برخوردار است. از این رو دانشجو باید بکوشد در برنامه ریزى و تنظیم کارهاى روزانه، بیشتر وقت و تلاش خود را صرف تحصیل علم و دانش کند.

مقام معظم رهبرى در این باره مى‏فرماید: «یکى از فرایض حتمى براى این نسل، عبارت از تقویت بنیه علمى کشور است. اگر علم نداشته باشیم، اقتصادمان، صنعتمان، حتى مدیریت و مسائل اجتماعى مان عقب خواهد ماند. براى مقابله با آنها (دشمنان) علم لازم است. اگر بخواهید از لحاظ علمى پیش بروید باید جرأت نوآورى داشته باشید، استاد و دانشجو باید از قید و زنجیر، جزم‏گیرى تعریف‏هاى علمى القا شده و دائمى دانستن آنها خلاص شوند آن وقتى که علم با هدایت، ایمان و عواطف صحیح و معرفت روشن بینانه و آگاهانه همراه شود، معجزه‏هاى بزرگى مى‏کند و کشور ما مى‏تواند در انتظار این معجزه‏ها بماند».(1)

2. دومین ویژگى دانشجوى مطلوب، کسب آمادگى براى ارائه خدمات، مطابق با نیاز اجتماعى و علاقه فردى است یعنى، هدف او از درس و تحصیل خدمت‏گزارى باشد، نه صرف اندوختن علم. بى‏تردید امروز هیچ خدمتى بهتر از به کارگیرى دانش در مسیر برآوردن نیاز جامعه و پیشرفت اهداف اسلام نیست. اگر دانشجوى مسلمان با تحصیل دقیق و صحیح و کارآمد، بتواند تئورى نو و طرح جدیدى به بازار اندیشه و صحنه خدمات ارائه کند، بزرگ‏ترین خدمت را به دین و انسان‏ها کرده است. افسوس که امروز عده‏اى از تحصیل واقعى غفلت کرده و در پى مدرک و رسیدن به شغل و در تلاش هستند و عده اى دیگر از زاویه ارائه خدمت و به کارگیرى دانش خویش و کاربردى کردن به آن نمى‏نگرند در حالى که فرهنگ‏سازى، مستحکم ساختن بنیان‏هاى فنى و مهارتى جز از تحصیل کردگان توقّع نیست.

3. ویژگى سوم دانشجوى حقیقى، ارتقاى سطح معنویت فردى و به دنبال آن ارتقاى کیفى امور معنوى دانشگاه و جامعه است. وى باید در برنامه زندگى معنوى خود نیز باعث پیشرفت گردد و همچون یک الگو عمل کند. لذا برخوردار بودن از صفات عالى اسلامى و انسانى مانند ادب، تقوا، عبادت و بنده خدا بودن، صداقت، پاکى، صفاى دل، خیرخواهى، دوراندیشى، حسن تدبیر و در یک کلام نیکى سیرت و و دعوت دیگران به این سمت (با عمل و حرف) باید از برنامه‏هاى دانشجو باشد.

مقام معظم رهبرى مى‏فرماید: «[دانشجو باید] از نظر اخلاقى و معنوى و احساسات لطیف انسانى بى‏نظیر باشد دانشجو یک روشن‏فکر تمام عیار مسلمان است، متدین است».(2)

4. هوشیارى و تیزبینى و داشتن قدرت تحلیل سیاسى و قبل از آن آگاهى صحیح و دقیق از پدیده‏هاى اجتماعى و اتخاذ موضع آگاهانه و صحیح و بجا و مناسب و برخاسته از مبانى اسلامى، از دیگر ویژگى‏هاى دانشجوى مسلمان و از ضروریات زندگى دانشجویى است. جامعه از یک دانشجو انتظار دارد افزون بر تدبیر و تفکر در مورد پدیده‏ها و امور سیاسى به صورت آگاهانه بر روى آنها تأثیر بگذارد و مردم را در این مواقع هدایت و راهنمایى کند وى باید بر پایه مبانى دینى و اعتقادى خویش و بر اساس اطلاعات دقیق و صحیح (نه گفته‏هاى خیابانى و شایعات اتوبوسى) به تحلیل صحیح و مناسب از این پدیده‏ها بپردازد و در برابر آن براى خود اتخاذ موضع نماید به تعبیر کوتاه از دانشجو انتظار نیست که در بند افکار دیگران و تصمیمات حزبى و گروهى باشد. او شخصى آگاه و تحصیل کرده است و باید براى خود قدرت تحلیل و تبیین داشته باشد.

در یک جمع‏بندى، خصوصیات دانشجوى واقعى و مطلوب را مى‏توان از دیدگاه مقام معظم رهبرى چنین بیان کرد: «به نظر من، جوانان انقلابى دانشگاه چون بحث دانشجو را داریم سعى کنند خوب درس بخوانند خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعى کنند در محیط خودشان اثر بگذارند فعال باشند نه منفعل. روى محیط خودشان اثر فکرى

و روانى بگذارند این شدنى است. یک جوان گاهى اوقات مى‏تواند مجموعة پیرامون خودش را کلاس، استاد و دانشگاه را زیر تأثیر شخصیت معنوى خودش قرار بدهد. البته این کار با سیاسى کارى به دست نمى‏آید با معنویت به دست مى‏آید با صفا به دست مى‏آید با استحکام رابطه با خدا به دست مى‏آید.

عزیزان من رابطه با خدا را جدّى بگیرید، شماها جوانید، به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید، مناجات، نماز، نماز با حال و با توجه براى شما خیلى لازم است مبادا اینها را به حاشیه برانید».(3)

پى‏نوشت‏

 (1) دیدار دانشجویان، دانشگاه صنعتى امیرکبیر 9/ 2/ 79

 (2) دیدار دانشجویان نمونه و ممتاز دانشگاه‏ها، 7/ 9/ 81

 (3) بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه تهران، 22/ 2/ 1377

...................

 تحجر چیست؟

«تحجّر»، همان قشرى‏گرى و واپس‏گرایى است. تحجّر یعنى دادن رنگ تقدّس، اطلاق و جاودانگى به برداشت‏هاى محدود و ناقص بشرى و مقدم داشتن عادات فکرى و عاطفى بر منطق و حقیقت. از دیدگاه مقام معظم رهبرى «تحجّر این است که کسى که مى‏خواهد کار بزرگى با این عظمت [انقلاب اسلامى‏] را انجام دهد، نتواند نیازهاى زمان و لوازم هر لحظه لحظة زندگى یک ملت را از قرآن بشناسد و بخواهد در یک وضعیت ایستا و بدون انعطاف، حکم نماید و کار کند و پیش برود این امکان‏پذیر نیست. معناى تحجّر آن است که کسى که مى‏خواهد از مبانى اسلام و فقه اسلام، براى بناى جامعه استفاده کند، به ظاهر احکام اکتفا کند و براى نیاز یک ملّت و یک نظام و یک کشور که نیاز لحظه به لحظه است نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه بدهد، این بلاى بزرگى است».(1)

اسلام‏گرایان متحجّر کسانیند که جلوى نفوذ اسلام و مسلمین را در جامعه مى‏گیرند و به نام اسلام، به اسلام ضربه مى‏زنند. به تعبیر امام (ره) اینان سد راه پیشرفت و حرکت‏هاى اصلاح‏طلبانه مى‏شوند.(2) مؤلفه‏هاى ذیل را مى‏توان جهت تشخیص اسلام‏گرایان متحجّر نام برد:

1. توجه نکردن به مسائل مبتلا به جامعه و نیازهاى روز.

2. غرق شدن در مسائل اخروى و عدم توجه به امور دنیایى و نیازها و مقتضیات زمان و مکان.

3. کج‏فهمى از مفاهیم اصیل دینى، مانند قائل شدن به جدایى دین از سیاست و یکى از مصادیق بارز اسلام‏گرایان متحجر، انجمن حجتیه است.

پى‏نوشت‏

 (1) مقام معظم رهبرى، روزنامه جمهورى اسلامى، 17/ 3/ 1376

 (2) امام خمینى) ره (و حکومت اسلامى، روحانیت، اجتهاد و دولت، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام) ره (، چاپ اول،

............................................

چند روز پیش داشتم می رفتم سخنرانی راننده جوان دانشجو از دوستان بود .شروع کرد از انتخابات گفتن و اینکه به نظر شما کی رای می یاره.کمی تو راه با هم صحبت کردیم بهش گفتم فعلا که نمی شه قضاوت کرد هنوز زوده.

دو روز بعد ایستاده بودم منتظر ماشین برم حرم زیارت(جای شما خالی)یه جوان با ماشین بوق زد که حاج آقا بفرما بالا

شیرازی بود تو راه اونم از انتخابات صحبت کرد و از مظلومیت و صداقت آقای........گفت و نظر من رو پرسید.منم گفتم از سیاسی بازی بدم می یاد در مورد انتخابات ریاست جمهوری هم هنوز زوده برای قضاوت ولی امیدوارم هر کی می یاد انشاالله به این مردم خدمت کنه...

دیشب وب سایت یه روحانی اهل سیاست رو دیدم آقای.....(بماند که کاری به رسالت اصلیش به عنوان یه روحانی نداره)نوشته بود رفتم نمایشگاه .... خلاصه اونجا هم تبلیغ کاندیداش رو کرده بود(البته ما نفهمیدیم این کاندیدای مورد نظرش میاد نمی یاد می شه نمی شه؟؟؟)

رفتم سایت.....باز کردم دیدم اونجا هم میام نمی یام و میاد نمی یاد و می شه نمی شه ووووو همش از این حرفا بود

می گن یه نفر می خواد کاندید بشه (گفته انقدر میام تا مردم خجالت بکشن بهم رای بدن) از الان داره استراحت می کنه که شب شمارش کردن خوابش نبره دهم بشه

خلاصه می خوام بگم همه سیاسی شدن و همه چیز رو بی خیال. غافل از اینکه هنوز ریس جمهور‍،ریس جمهوره و همه باید تا آخرین ساعات یاریش کنیم که بتونه به این مردم خدمت کنه ‍،چرخ این نظام داره می چرخه و کلی مسئله مهم هست که در موردش بحث و کار بشه ولی خیلی ها مثل اینکه تمام کارشون رو گذاشتن کنار و فقط چسبیدن به این موضوع بیام نمی یام می یاد نمی یاد می شه نمی شه بخاطر من می ری کنار؟به خاطرت برم کنار؟راستی کنار من کیه؟کی منو کنار زد؟ بچه ها برید کنار می خوام بیام کنار.الو کنار تو کیه؟؟آقایون خانومها تحت هیچ شرایطی من کنار نمی رم‍،تو به نفع من می ری کنار،همه برن کنار من نمی رم کنار،راستی کی کنار منه،چقدر می گیری منو کنار بزنی؟؟

امیدوارم هر کی رای میاره قصدش فقط خدمت باشه و بس

نگید سیاسی بود بگید سیاسی سازی بود

با بهترین آرزوها‍،ارادتمند:یک طلبه با عبای مشکی


: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

امام زمان(عج) با دین جدید پنج شنبه 87/9/7 ساعت 6:43 عصر

امام زمان (عج)و دین جدید

بعضی ها فکر می کنندزمانی که امام زمان(عج) ظهور می کنند دین جدید می آورند و همین دلیل حقانیت ایشان است پس اشخاصی هم مثل علی محمد باب وقتی ادعا کرد با دین جدید بود پس نمی شه بگیم دروغ می گه؟

اولًا، امام زمان (عج) قرآن و احکام جدید نمى‏آورند بلکه به قدرى بدعت‏ها در دین فراوان مى‏گردد که وقتى حضرت دین اصلى را بیان مى‏کنند برخى آن را دین جدید مى‏پندارند نه این که همه متدینین و همه فرقه‏ها چنین نتیجه‏اى بگیرند. ثانیاً، تنها علامت حقانیت امام زمان (عج)، دین جدید نیست تا هر کس دین تازه‏اى آورد، بگوییم که این همان مصلح آخر الزمان است. دهها علامت و نشانه دیگر از نظر اجتماعى و فردى وجود دارد که تنها بر شخص امام زمان منطبق است. ثالثاً، امثال سید على محمد باب، اساساً مدعى نبوت و دین جدید بوده‏اند نه این که اسلام اصیل را معرفى کرده باشند. رابعاً، به غیر از سید على محمد باب، از زمان غیبت و حتى قبل از آن تاکنون صدها نفر چنین ادعاهایى کرده‏اند. پس آیا باید آنها را پذیرفت؟


: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

آیا کار این مرد درست است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شنبه 87/8/18 ساعت 9:29 عصر

سلام :این بحث با تقاضای بعضی از دوستان در این پست مطرح شد.مسئله ازدواج موقت یکی از ظریف ترین و حساس نرین مباحث در جامعه کنونی ما است.از دوستان تقاضا دارم با دادن نظراتی منطقی (نه احساسی) ما را در این پست یاری بدهند. ارادتمند شما:یک طلبه با عبای مشکی

 دیدگاه‏ها در مورد ازدواج موقت  

نسخ حکم نکاح منقطع و عدم آن یکى از موارد اختلافى بین اهل سنت و شیعیان است چرا که گروه اول معتقدند این تأسیس حقوقى از سوى پیامبر اسلام به دستور خداوند متعال قرار داده شد لیکن به جهت گذشتن و سپرى شدن آن وضع خاص، به دست خلیفة دوم نسخ گردید. این عده در اثبات اعتقادشان به ادلة سه گانة (قرآن، سنت و اجماع) استناد کرده‏اند. در مقابل، گروه دوم (شیعیان) معتقدند: حکم الهى قابل نسخ به دست هیچ کس نیست و فقط پیامبر (ص) مى‏تواند حکم را نسخ کند. از این رو آنان حکم نکاح منقطع را تا به امروز جارى و سارى مى‏دانند و در جاى خود به طور مفصل به ادلة اهل سنت پاسخ مى‏دهند.

قانون مدنى ایران نیز چون تحت تأثیر فقه شیعه است، از ابتدا تا به امروز نکاح منقطع را به رسمیت شناخته است.(1) به رغم پذیرش این نوع نکاح در شرع و قانون، همواره بحث بین معتقدان و منتقدان این نوع ازدواج رواج داشته است. علت هم آن است که هر گروهى با دیدگاه و از زاویه‏اى خاص به قضاوت مى‏نشیند. براى قضاوت بین این دو عقیده و اشراف به بحث، لازم است ادلة هر گروه بررسى شود:

الف. ادلة منتقدان نکاح منقطع:

1. عده‏اى این نوع ازدواج را راهى براى سوء استفاده دانسته‏اند. این عده همیشه پیرمرد پول دارى را تصور مى‏کنند که براى خوش‏گذرانى، دخترى را صیغه مى‏کند و بعد از ارضاى شهواتش، او را رها مى‏سازد، یا مرد زن‏دارى که بى‏اعتنا به خانواده‏اش هر روز به دنبال یک زیبارویى است که بتواند او را اسیر کند و کام گیرد و

در جواب این عده همین بس که همة آزادى‏هاى قانونى و تأسیس‏هاى حقوقى، مى‏توانند مورد سوء استفاده قرار گیرند براى مثال حق رانندگى که یک حق مشروع و پسندیده‏اى است از سوى عده‏اى به بدترین نحو مورد استفاده قرار مى‏گیرد و حتى منجر به وارد آمدن خسارت جانى و مالى مى‏شود. پس بدین ترتیب باید گفت: حق رانندگى امرى مذموم و پلید است؟ در حالى که چنین نیست. پس اگر عده‏اى از این نهاد حقوقى به جهت سوء استفاده بهره‏بردارى کنند این امر خدشه‏اى به اصل آن وارد نمى‏کند بلکه ایراد به خود این افراد یا گریزگاه‏هاى قانونى و وارد است.

2. عده‏اى دیگر با تشبیه نکاح منقطع به کرایه و اجاره، سعى دارند که وانمود کنند زنى که صیغه مى‏شود، در واقع به اجارة زوج خویش درمى‏آید و این را خلاف شأن زن و سوء استفاده از او دانسته‏اند.

در پاسخ گفتنى است آنچه خلاف شأن زن است، این است که زن همچون کالایى بدون هیچ حق و حقوقى و بدون هیچ ضابطه‏اى، مورد بهره‏بردارى جنسى قرار گیرد یعنى، دقیقاً آنچه که در دنیاى غرب اتفاق مى‏افتد و یا آنچه که در نزد افراد لاابالى و بى‏بند و بار در مشرق زمین مى‏گذرد حال اینکه زن این چنین مورد سوء استفاده قرار گیرد، خلاف شأن زن است یا این که او به طور قانونى و مشروع با حفظ حقوقش به استمتاعاتش دسترسى یابد؟

به فرض که عقد نکاح منقطع در مواردى شبیه عقد اجاره باشد، آیا این دلیل مى‏شود که این دو عقد یکى باشند؟ در حالى که مى‏دانیم این دو عقد در خیلى از اوصافش با یکدیگر تفاوت دارند.

نکتة دیگر اینکه مخالفان گمان مى‏کنند در عقد نکاح منقطع فقط مرد است که بهره مى‏برد و زن در اینجا هیچ بهره‏اى نمى‏برد در حالى که بهره‏مندى این دو طرفینى است و همان‏طور که زن در مقابل مرد تکالیفى دارد، داراى حقوقى نیز است.

3. عده‏اى دیگر متعه و نکاح منقطع را سدّى در جهت تشکیل خانواده مى‏دانند، چرا که افراد اگر براى ارضاى نیازهایشان به سهولت دسترسى به دیگرى داشته باشند، انگیزةشان براى تشکیل دائمى خانواده کم مى‏شود.(2)

در پاسخ مى‏گوییم: همان‏طورى که شما با دید منفى نگاه مى‏کنید و این امر را سدى براى تشکیل خانواده مى‏دانید، ما از زاویة مثبت به این نهاد مى‏نگریم و آن‏را زمینه‏ساز تشکیل خانوادة دائمى مى‏دانیم

 ب. ادلة موافقین نکاح منقطع:

1. عده‏اى از موافقین معتقدند: در اجتماعى که دسترسى به ازدواج دائم روز به روز مشکل‏تر مى‏شود، ازدواج موقت راهکار مناسبى است تا افراد بتوانند در کنار یکدیگر به آرامش برسند و بدین ترتیب متعه مانع رواج فساد و فحشاء مى‏شود.

2. اگر این نوع ازدواج در غیاب نکاح دائم تجویز نشود، افراد براى ارضاى روحى و جنسى

خویش به روابط آزاد و نامشروع روى مى‏آورند و بدیهى است که این روابط آزاد از هیچ انضباط و نظم و تعهدى برخوردار نیست. در حالى که نکاح منقطع براى طرفین تعهد و مسئولیت ایجاد مى‏کند. براى نمونه زن مى‏تواند از زوج طلب نفقه کند یا اینکه مشخص شود اگر فرزندى حاصل شد، چه تکلیفى دارد. هر یک از این مسئولیت‏ها مى‏تواند ضمانت قانونى داشته باشد.

حال اگر این ضوابط موجود نباشد، فرزندى که به دنیا مى‏آید، تکلیفش چیست؟ در اینجا مرد مى‏تواند این فرزند را به مرد دیگرى نسبت دهد و از پذیرفتن مسئولیت او شانه خالى کند.

3. کسانى که نمى‏توانند بار مسئولیت پیمان دائم را بر دوش بکشند، عقد منقطع بهترین راه براى ارضاى جنسى آنان است. برتراند راسل مى‏گوید: «در عصر حاضر بدون اختیار ازدواج به تأخیر مى‏افتد، در حالى که صد تا دویست سال قبل تحصیلات دانشجو در هر رشته‏اى که بود در هجده سالگى تمام مى‏شد اما در حال حاضر از سن بلوغ تا 30 سالگى که فرد آمادگى براى زندگى حاصل مى‏کند (یعنى 15 سال) مى‏گذرد که دقیقاً دوران بحران جوانى و نمو غریزة جنسى است براى مقابله با این بحران و پاسخگوئى به نیازهاى جنسى در حالیکه فرد نمى‏تواند مسئولیت زندگى دائمى را بپذیرد، چه باید کرد؟ یا باید جوانان را از تحصیل محروم کردو آن‏ها را مجبور نمود که در جوانى ازدواج کنند که این معقول نیست یا باید به آن‏ها اجازه دهیم قواى غریزى خویش را در فاحشه خانه‏ها مصرف نمایند که این مستلزم بروز عوارض روحى و امراض مقاربتى است، پس فقط یک راه باقى مى‏ماند و آن ازدواج موقت است».(3)

4. دختر و پسرى که مى‏خواهند با یکدیگر ازدواج کنند، لازم است هر چه بیشتر و بهتر با خصوصیات یکدیگر آشنا شوند. در همین راستا نکاح منقطع مى‏تواند یک دورة آزمایشى براى ازدواج دائم باشد که افراد سنتى و مذهبى به خوبى مى‏توانند از این نهاد مى‏توانند استفاده کنند. این نوع ازدواج موقت در بین مسیحیان آمریکا نیز مورد توجه قرار گرفته است.(4)

اینک با تمام این اوصاف خود شما به قضاوت بنشینید و معایب و محاسن را در دو کفة ترازو بگذارید و نظاره کنید که کفة ترازو به نفع کدام گروه سنگین‏تر است؟

 دید منفى نسبت به ازدواج موقت

با این همه محاسن و خوبى‏هایى که ازدواج موقّت دارد و در واقع در غیاب ازدواج دائم بهترین راهکارى است که مى‏توان ارائه کرد، پس چرا بازتاب اجتماعى آن پسندیده نیست و جامعه به خصوص بانوان با دید مثبت به آن نمى‏نگرند؟ در جواب به این پرسش مى‏توان به علل زیر اشاره کرد:

1. سوء استفادة برخى افراد از این نوع ازدواج، سبب شده جلوه‏اى نامیمون از آن نهاد حقوقى به جاى بماند و عده‏اى نیز با بیان این سوء استفاده‏ها، اصل این نوع ازدواج‏ها را زیر سؤال برده‏اند.

2. جامعة امروزین ما بیشتر با فرهنگ غرب آشنا شده است در حالى که یکى از ارکان این فرهنگ هرج و مرج و بى‏بند بارى جنسى است. طبق این آموزه بهره‏مندى هر چه بیشتر و منفعت هر چه بالاتر از جنس مخالف بدون داشتن مسئولیتى در مقابل او مورد تأکید قرار گرفته، رایج مى‏شود روشن است افرادى که با این فرهنگ مأنوس مى‏شوند، یاد مى‏گیرند که تن به محدودیتى در خصوص روابط جنسى ندهند و خود را محصور به یک نفر نکنند و در عین حال مسئولیتى نداشته باشند.

3. تبلیغات منفى گروه‏ها و افراد که دربارة این نوع ازدواج، عامل دیگر بعضى از مخالفت ها است زیرا عده‏اى قائل به ارتباط آزاد بین دختر و پسر مى‏باشند بدیهى است این عده چون منافع و یا اعتقاداتشان چنین ارتباطاتى را اقتضا مى‏کند، دربارة این نوع ازدواج تبلیغات منفى مى‏کنند.

4. در این نوع ازدواج، گمان بانوان آن است که هیچ حق و حقوقى ندارند و صرفاً استثمار آنها مورد نظر است. این امر سبب مخالفت ایشان با این نوع ازدواج مى‏شود.

با این اوصاف برخى از دختران و پسران در عین حال که با افراد متعددى ارتباط دارند و روابط نزدیکى را با آنها برقرار مى‏کنند و احیاناً لطمات روحى و جسمى متعددى نصیبشان مى‏شود اما حاضر نیستند که طى یک عقد حقوقى و با ضمانت قانونى، با یک نفر ارتباط منضبط و مسئولیت‏آور داشته باشند این نشانگر برخورد احساسى با مسئلة ازدواج موقّت و غریزة جنسى است و مخالفت برخى از ایشان، به جهت هواپرستى و شهوت‏رانى باشد.

در تفسیر نمونه از آی™الله العظمی مکارم شیرازی آمده است:

نکاح موقّت از نیازهاى ضرورى جامعه اسلامى است ولى اگر این کار، بدون اتخاذ تدابیر و قانونمندى‏هاى لازم صورت پذیرد، بى‏شک عوارض نامطلوب بهداشتى و روحى براى جامعه در بر خواهد داشت. مسلماً ازدواج موقّت از نظر هزینه و نیازهاى دیگر، همانند ازدواج دائم نیست و طبیعتاً براى اکثر جوانان قابل دسترسى خواهد بود ولى متأسفانه در حال حاضر چنین زمینه‏هایى وجود ندارد. در چنین شرایطى، براى رهایى از دغدغه‏هاى فکرى و روحى، بهتر است با تصمیم جدى، براى ازدواج اقدام کنید.

اگر به غرایز طبیعى انسان، به صورت صحیحى پاسخ گفته نشود، براى اشباع آنها متوجه راه‏هاى انحرافى خواهد شد زیرا این حقیقت قابل انکار نیست که غرایز طبیعى را نمى‏توان از بین برد و فرضا هم بتوانیم از بین ببریم، چنین اقدامى عاقلانه نیست و به نوعى، مبارزه با قانون آفرینش است. بنابراین راه صحیح آن است که آنها را از طریق معقولى اشباع نموده و از آنها در مسیر سازندگى بهره‏بردارى کنیم.

اکنون این پرسش پیش مى‏آید که در بسیارى از شرایط و محیطها، افرادى قادر به ازدواج دائم نیستند، یا افراد متأهل در مسافرت‏هاى طولانى و یا مأموریت‏ها با مشکل عدم ارضاى غریزه جنسى روبه رو مى‏شوند. این موضوع به خصوص در عصر حاضر به شکل حادترى رخ نموده است چرا که سن ازدوج، بر اثر طولانى شدن دوره تحصیل و مسائل پیچیده اجتماعى، بالا رفته و کمتر جوانى مى‏تواند در سن پایین یعنى در داغ‏ترین دوران غریزه جنسى اقدام به ازدواج کند. با این وضع، چه باید کرد؟ آیا باید مردم را به سرکوب کردن این غریزه (همانند رهبان‏ها و راهبه‏ها) تشویق کرد؟ یا اینکه آنان را در برابر بى‏بند و بارى جنسى، آزاد گذاشت و شاهد صحنه‏هاى زننده بود؟ و یا آنکه راه سومى را در پیش بگیریم که نه مشکلات ازدواج دائم را به بار آورد و نه آن بى‏بند و بارى جنسى را؟

«ازدواج دائم» نه در گذشته و نه در امروز، به تنهایى جواب‏گوى نیازمندى‏هاى جنسى همه طبقات مردم نبوده و نیست. ما بر سر دو راهى قرار داریم: یا باید «فحشا» را مجاز بدانیم و یا طرح ازدواج موقت را بپذیریم. معلوم نیست آنها که هم با ازدواج موقت مخالفند و هم با فحشا، چه جوابى براى این سؤال دارند؟ طرح ازدواج

موقّت، نه شرایط سنگین ازدواج دائم را دارد که با عدم تمکن مالى یا اشتغالات تحصیلى و مانند آن نسازد و نه زیان‏هاى فجایع جنسى و فحشا را در بر دارد.(5) البته یکى ار موانع جدى ازدواج موقّت سوء استفادة افراد عیاش است. ازدواج موقّت راهى اضطرارى و موقّت براى جلوگیرى از معضلات جنسى است نه راهى براى شهوت‏رانى تا ثبات خانواده‏ها را به مخاطره انداخته وجایگزین ازدواج دائم شود

تردیدى نداریم که همه این مشکلات فعلى که بیشتر ریشه در فرهنگ عمومى جامعه دارد غل و زنجیرهاى آهنینى را بر دست و پاى تمامى افراد جامعه به خصوص جوانان زده است و ارضاى طبیعى یکى از نیرومندترین غرایز را دشوار بلکه محال نموده است. باید با حرکتى عظیم و بنیادین در فرهنگ جامعه، ساختار فکرى مردم در این زمینه زیر و رو شود تا این قید و بندها از هم گسسته گردد.

براى رسیدن به این هدف، باید همه علت‏ها و محرک‏هاى مشکل یاد شده شناسایى (اعم از اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى) و سپس با مشارکت دولت و مردم، ابتدا راه «ازدواج دائم» هموار گردد. آن گاه براى مشکلات باقى‏مانده، راه ازدواج موقّت در پیش گرفته و براى مقبولیّت همگانى آن، بیش از پیش تلاش شود

بسترسازى

براى بسترسازى این امر، باید نکات

زیر مورد توجه قرار گیرد.

1. فعالیت فرهنگى جهت آشنایى جوانان با محسنات این تأسیس حقوقى و اینکه آنچه مخالفان مى‏گویند در واقع چیزى جز نگریستن به ظاهر ازدواج موقت و برداشتى سطحى از آن نیست.

2. فعالیت فرهنگى براى روشن شدن حقوق و تکالیف زوجین در این عقد چرا که آنچه در سطح عمومى مطرح است، آن است که پسر در عقد موقّت همه کاره است. در حالى که این بینش غلط است و قانون‏گذار تا حدودى هر یک از شرایط و حقوق و تکالیف را براى زوجین معین کرده است. اما این زوجین هستند که بدون اطلاع کافى، دست به این ازدواج مى‏زنند و در این بین حق یکى از طرفین ضایع مى‏شود در حالى که دختران اگر با بینش کافى ازدواج موقّت کنند، قادر خواهند بود شروطى را در عقد بگنجانند و حق خود را تماماً استیفا نمایند (از جمله آنکه شرط کنند در این ازدواج مباشرت جنسى نباشد و).

3. نمى‏توان منکر شد که قانون در این زمینه نقصى ندارد. به هرحال ابهاماتى در قانون هست که هم سبب مى‏شود افراد به طور کامل نتوانند به حقوقشان دسترسى یابند و یا جلوى سوء استفادة عده‏اى گرفته شود.

در پایان حدیثى از حضرت على (ع) نقل مى‏شود: «ما کانت المتعة الا رحمة من الله رحم بها امه محمد (ص)» «قانون متعه رحمتى است از طرف پروردگار بر امت محمد (ص)».

راستى چه رحمتى بالاتر از اینکه انسان در ایام جوانى و تجرّد، بتواند خویشتن را از وسوسه‏هاى شیطانى و آتش شهوت رها سازد و در عین حال دچار عواقب نامطلوب سرکوب غریزه جنسى نگردد.

پى‏نوشت‏

 (1) مواد 1076: 1075، 1077، 1113، 2511

 (2) اسماعیل هادى، دورنماى حقوقى ازدواج موقت، ص 90 57

 (3) حسین صفائى، اسدالله امامى، حقوق خانواده صفحة 22

 (4) سید رضى شیرازى، بن‏بست‏هاى اجتماعى، صفحة 61

 (5)ناصر مکارم شیرازی تفسیر نمونه ج 3 صفحه 147


: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

ای کاش جمعه 87/8/17 ساعت 1:50 صبح

ای کاش...

مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی(ره) که در کنار مضجع شریف آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام آرمیده و صاحب کرامات فراوانی بود و در میان چهره های شناخته شده از اولیاء الله دارای قدرت مهم

 روحی و از نیروی بسیار کم نظیر بهرمند بوده است.او از دوران کودکی به عبادات و ریاضتهای شرعی اشتغال

داشته و زحمات فراوان و طاقت فرسایی را برای رسیدن به اهداف بلند روحی و معنوی خود متحمل شده بود. اوهر چه از اذکار و ختومات و هم چنین نماز و آیات را که در مدت عمر خود از کودکی انجام داده بود یادداشت کرده و به خاطر نکات مهم و اسرار و رموزی که در آن نوشته ها بود صلاح نمی دانستند که در اختیار همگان قرار گیرد.به همین جهت در اواخر عمر خود آن نوشته های مهم را به مرحوم آیة الله سید علی رضوی (ره)دادند.

نکته تکان دهنده

نکته مهمی که در پایان نوشته های مرحوم شیخ دیده شد بسیار آموزنده است.ایشان در آخر نوشته های خود با تاسف مرقوم فرموده بودند :ای کاش این اذکار و اوراد و ختومات را در راه نزدیک شدن و تقرب به مولایم امام زمان (عج) انجام می دادم. (صحیفه مهدیه ص 24 به نقل ازماهنامه امام شناسی)


: یک طلبه با عبای مشکی

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم ()

<      1   2   3   4   5   >>   >

ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

به یاد دوران وبگردی
امضاء از یک هنرمند
ساخت ایمیل
تبلیغ مدرن 2
تبلیغ مدرن1
چگونه می خوای جوابش رو بدی
روز افتخار نسل نوع انقلاب
رفتار عمر با زنان
استدلال به غیرت عرب
تقدیم به مادر پاکیها 2
تقدیم به بانوی پاکیها1
چند معمای فکری
معرفی کتاب
تقدیم به رهبر عزیزم
یک قرار عاشقانه
[همه عناوین(75)][عناوین آرشیوشده]

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 
 Atom 



:: کل رفقای من::
193803


:: رفقای امروز ::
11


:: رفقای دیروز ::
10



:: درباره حقیر ::

یک طلبه با عبای مشکی

:: لینک به وبلاگ ::


:: پیوندهای روزانه::

مذهبی [6]
[آرشیو(1)]


:: آرشیو ::

طوفا ساعت 3
مشتریهای خدا
یک امام جمعه در دست اشرار
بخون و گرنه از دستت می ره
یک امام جمعه در دست اشرار
یک شیعه با سلاح قلم 1
فاطمه سرچشمه پاکیها
7. یک شیعه با سلاح قلم 2
میوه درخت طوبی
سوغات مشهد
نعمتی به نام فاصله
پرسش و پاسخ پیرامون انسان
هرگز به فکر خوشایند مردم نباش
عشق دودی
آیا کار این مرد درست است؟؟؟؟
شیخ حسنعلی نخودکی
به بهانه غربت بقیع
یک شیعه با سلاح قلم 4
کی دانشجو است؟
بیایید مجانی مهربان باشیم
نیاز من و تو چیه؟
تو ماندی من رفتم
روحانیت؟؟؟؟؟؟؟؟
امام زمان با دین جدید
عاشقانه با معشوق
الوعده وفا
مناظره
امامت در کودکی
تصاویر جدید اغتشاشات
اتفاقات در انتخابات


:: دوستان من (لینک) ::

عاشق آسمونی
لحظه های آبی
بتلیجه
مهندس محی الدین اله دادی
خاکستر این شراره دیگر سرد است...
یادداشتها و برداشتها
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
رازهای موفقیت زندگی
سربازی در مسیر
عشق پنهان
گروه اینترنتی جرقه داتکو
سکوت پرسروصدا
هدیه
صفحات خط خطی
مهندسی متالورژِی
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
مناجات با عشق

exchange55
فکر نو مساوی پیشرفت
دین حق
تبلیغ ِآگهی
ESPERANCE55
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
.:تـــــیم آی تــــــــــی:.
::::: نـو ر و ز :::::
سفر به ماوراء
سیر بی سلوک
دوستانه و صمیمانه
دفتر چه یادداشت یک خواهر طلبه
باز مانده تنها
سیری به ماوراءالطبیعه
یک سید دوست داشتنی
ثروتمند ترین مرد جهان
عاشورا
یه مخلوق
پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام دهشتی


:: لوگوی دوستان من ::






































:: بیا با هم رفیق بشیم ::

 

:: موسیقی وبلاگ::


  گزارش تصویری مراسم کانون
 
   دوستانه و صمیمانه
 
   وبلاگ برادران کانون - گروه آر وی
 
   وبلاگ ویژه سفر کربلای 82 کانون
 
   واحد دانشجویی کانون - باصر
 
   مدرسه متافیزیک کانون
  
   نگارخانه کانون - فال و تماشا
 
   آموزشگاه زبان انگلیسی کانون
 
   وبلاگ آموزشگاه زبان
 
   نمآهنگ های کانون
 
   انجمن شعر خواهران کانون
 
   واحد قرآنی خواهران کانون - فاران
 
   واحد قرآنی برادران کانون - ابرار
 
   واحد طلاب کانون
 
   ورزش و کانون
 
   واحد امداد کانون
 
   لخته های دل من
 
   معرفی کانون
 
   واصل - واحد شهدای کانون
 
   رهپویان چه خبر؟
 
   واحد هنری کانون - وری نایس
 
   وبلاگ واحد هنری کانون
 
  وبلاگ کاروان مشهد نوروز 83 کانون

 
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن