نظرات ياداشت يك شيعه با سلاح قلم -

+ يك دوست

سلام دغدغه و انگيزه ات تحسين برانگيز بود اما چند تا نکته به ذهنم رسيد که برات مي نويسم،‌ چندتاش محتواييه و يکي دو تام ظاهري و فرعي:
1. اين حرف اولت: «قصد دارم ... بدون هيچگونه تعصب مذهبي بيان كنم» با حرف بعديت: «گفتم حالا كه آنها ... من هم با قلم به جنگشون برم) پس بجنگ تا بجنگيم» نمي خونه. به قول معروف نجس رو که با خون نمي شورن!
2. نوشته علمي اينجور عبارت ها رو نمي پسنده: «توجيهات اهل سنت» ،‌ «ابن حزم جان شما مثل اينكه اطلاع نداري»، «توجيه دووووووووووم» و ...
3. تو نوشته علمي بهتره يا مطلبي رو مطرح نکنين يا کامل و با مدرک نه اين که بفرمايين: «يه دفتر 100 برگ بيار تا آدرس بدم ولي خدا وكيلي برووو ببين»
4. ما آخرش نفهميديم وبلاگت تخصصيه يا کشکولي، اعتراضيه يا احساسي
و اما نکات ظاهري:
1. بعضي از تنظيمات وبلاگ بهتره انجام بگيره، مثلا طرف راست قرار دادن ستون امکانات و لينک هاي وبلاگ به خاطر استفاده بيشتر فارسي زبان ها
2. ببخشينا رنگ، قالب، فونتها و حتي درشت و ريزي اونا، رنگي کردن جيغ بعضي عبارت ها و ... تو وبلاگتون اصلا جذاب نيست. قالب هاي آمده قشنگ زياده کافيه يه جستجو تو نت کنين اينم يه نمونه اش که ظاهرا مال دوتا طلبه است که از قضا خبرنگار هم هستند: http://soozanban.parsiblog.com
3. اينم که بگم شايد بهم بگين آخر ملالغتي: اشتباه تايپي هم که ديگه طبيعيه ديگه: «... مي گذرام»
و ديگر هيچ

پاسخ

عليك سلام هر چه از دوست رسد نيكوست از اين كه با اين دقت به وبلاگ من نظر انداختيد باعث خوشحالي است ممنون در مورد انتقاد اول كه بدون تعصب بحث مي كنم شك نكنيد كه منظور تعصبات بيجا ي تندروهاي مذهبي است كه حاضرنيستند حرف هيچ قوم و مذهب و آييني را گوش دهند و به نقد و چالش بكشند. استاد شهيد مطهري را در انسان كامل دنبال كنيد كه چگونه قبل از بيان ديدگاه مكتب اسلام به بيان و نقد مكاتب ديگر همانند فلاسفه و مكتب محبت و قدرت و... مي پردازه. اگر مقالات و دست نوشتهاي اهل سنت در مورد مذهب شيعه را در كتب و مقالات اينترنتي ملاحظه كرده باشيد حتما خواهيد ديد كه با چه الفاظي انديشمندان و بزرگان شيعه را خطاب قرار مي دهند كه بنده از گفتن آنها شرم دارم.اگر سربريدنهاي شيعه توسط طالبان و مزدوران آنها را ديده باشيد بحث بدون تعصب كاملا براي شما هضم مي شه .من در جايي اشاره به انگيزم در مورد نوشتن اين مطالب كردم و خطاب به آنهايي كه پيروانشون را دعوت به كشتن و نابود كردن شيعيان مي كنند نوشتم من با قلم بدون تعصب به جنگ با شما مي آيم نكته دوم اينكه مقالات و كتب اهل سنتن پر است از تحريفات و دروغهايي كه در روز روشن به شيعه نسبت مي دهند و آنها را متهم مي كنند و همه انها ناشي از تعصبات غلط آنها است. اما بنده و ساير دوستان بدون تعصب و استفاده نكردن از الفاظ زشت و مهمتر از همه بدون تحريف افكار و انديشهاي آنها مباحث را نقد و بررسي مي كنيم. جالب اينجاست كه شما از لفظ ابن حزم جان استفاده كرده ايد كه يك مقاله علمي نبايد از اين الفاظ داشته باشد در حالي كه اهل سنت ما را با الفاظ دجال و... مورد خطاب قرار مي دهند. بنده سبك نگارش اين دست نوشته ها را طوري انتخاب كرده ام كه خواننده به دليل خشكي مباحث از خواندن آن خسته نشه و تا آخر مطالب را دنبال كنه. من خودم بعضي وقتها مقالاتي را به همين دلايل رها كرده و خوندن آن را به وقت ديگر موكول كردم كه هنوز آن وقتها نيامده و نمي دانم كي مياد. دوست عزيز نوشتن مقالات خشك و صرفا علمي كه كاري نداره هنر اينه كه سبكها تغيير كنه تا جوانها خواندن آنها براشون جذاب بشه.زماني كه نظرات شما را مي خواندم دوست دانشجويي در كنار من بود پرسيدم راست مي گه سبك نگارش را عوض كنم نظر تو چيه گفت نه نه اتفاقا خيلي جالب بود چون من با خنده و دقت تا آخرش را خواند امادر مورد ظاهر وبلاگ هم حرف شما صحيحه و خودم به اين نتيجه رسيده بودم و از دوست عزيزم آقاي جلالي كه از بچه هاي موفق در زمينه كارهاي گرافيكي است خواهش كردم دستي به گوشه عباي مشكي ما هم بكشه جالب اينجاست آن آدرسي را كه شما از سوزنبان داده و خواسته بوديد من ببينم قبل از اين بچه هاي سوزنبان از وبلاگ من ديدن كرده بودند و خواسته بودند كه با آنها همكاري كنم چون از سبك نوشتاري من خوششون آمده بود. سوزنبان دو طلبه هستند كه يكي از آنها دبير خبرگزاري رسا است كه اخبار حوزه و مراجع را در سايت خودشون قرار مي دهند و يك خبر گزاري رسمي هستند كه در پيام خصوصي از من در خواست همكاري كردند ولي انتقادات شما را نكرده بودند . اما در مورد اينكه وبلاگ تخصصي و يا .... شما مقاله من نماينده خدا نيستم را بخوانيد متوجه مي شويد.در پايان از شما به خاطر حسن نظرتون صميمانه تشكر مي كنم .خريدار نظرات شما هستيم كيلو كيلو .در سايه امام زمان روحي له الفدا و يا علي ارادتمند:يك طلبه با عباي مشكي